حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :) لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکتههای خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین. @hafezartistry اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.
…
continue reading

1
قسمت 50 - رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
43:05
43:05
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
43:05رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند من ارچه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند چو پردهدار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است؟ که بر صحیفۀ هستی رقم نخواهد ماند سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند توانگرا! دل د…
…
continue reading

1
قسمت 49 - حال خونین دلان که گوید باز
34:51
34:51
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
34:51حال خونیندلان که گوید باز؟ وز فلک خون خم که جوید باز؟ جز فلاطون خمنشین شراب سرّ حکمت به ما که گوید باز؟ شرمش از چشم میپرستان باد نرگس مست اگر بروید باز هرکه چون لاله کاسهگردان بود زین جفا رخ به خون بشوید باز نگشاید دلم چو غنچه اگر ساغری لالهگون نبوید باز بس که در پرده چنگ گفت سخن ببرش موی تا نموید باز گرد بیت الحرام خُم حافظ گر نمیرد به سر بپو…
…
continue reading

1
قسمت 48 - دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود
34:23
34:23
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
34:23دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسلۀ موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت باز مشتاق کمانخانۀ ابروی تو بود هم عفاالله صبا کز تو پیامی میداد ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت فتنهانگیز جهان غمزۀ جادوی تو بود من سرگشته هم از اهل سلامت بودم دام راهم شکن طرۀ هندوی تو بود بگشا بند قبا ت…
…
continue reading

1
قسمت 47 - صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
33:26
33:26
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
33:26صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم، ولی هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل درّ و یاقوت به نوکِ مژهات باید سُفت تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ درِ میخانه به رخساره نَرُفت در گلستانِ ارم دوش چو از لطف هوا زلفِ سنبل به نسیمِ سحری میآشفت گ…
…
continue reading

1
قسمت 46 - خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
40:12
40:12
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
40:12خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟ جانا به حاجتی که تو را هست با خدای کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه حسن، خدا را، بسوختیم آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است جام جهان…
…
continue reading

1
قسمت 45 - منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
38:20
38:20
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
38:20منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالودهام به بد دیدن به میپرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن به پیرِ میکده گفتم که چیست راه نجات؟ بخواست جامِ می و گفت راز پوشیدن ز خطّ یار بیاموز مِهر با رخِ خوب که گرد عارضِ خوبان خوش است گردیدن مرادِ دل ز تماش…
…
continue reading

1
قسمت 44 - چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
46:10
46:10
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
46:10چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نهای دلبرا، خطا اینجاست سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست در اندرون من خستهدل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب بنال، هان که از این پرده کار ما به نواست مرا به کار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست نخفت…
…
continue reading

1
قسمت 43- حجاب چهرۀ جان میشود غبار تنم
28:04
28:04
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
28:04حجاب چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به گلشنِ رضوان، که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز کارِ خویشتنم چگونه طوف کنم در فضایِ عالم قدس؟ که در سراچهٔ ترکیب، تختهبند تنم اگر ز خون دلم بوی شوق میآید عجب مدار که همدرد نافهٔ ختنم طرازِ پیرهن زرکشم مبین…
…
continue reading

1
قسمت 42 - دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
35:42
35:42
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
35:42دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟ پنهان خورید باده که تکفیر میکنند ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند منع جوان و سرزنش پیر میکنند جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اِکسیر میکنند گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند تشویشِ وقتِ پیر…
…
continue reading

1
قسمت 41 - دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
32:18
32:18
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
32:18دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بعد از این رویِ من و آینهٔ وصف جمال که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند هاتف آن روز به …
…
continue reading

1
قسمت 40 - حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
23:33
23:33
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:33حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل میزنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم کو پیک صبح تا گلههای شب فراق با آن خجستهطلعت فرخنده پی کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیار تا من حکایت جم و کاووس و کی کنم از نامۀ سیاه نترسم که روز حشر…
…
continue reading

1
قسمت 39 - رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
30:58
30:58
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
30:58رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست؟ فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید؟ ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید من این مرقع رنگین چو گل، بخواهم سوخت که پیر باده فروشش به جرعهای نخرید عجایب ره عشق ای …
…
continue reading

1
قسمت 38 - یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
30:20
30:20
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
30:20یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیدۀ ما شاد نکرد آن جوانبخت که میزد رقم خیر و قبول بندۀ پیر ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک رهنمونیم به پای علم داد نکرد دل به امید صدایی که مگر در تو رسد نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد سایه تا بازگرفتی ز چمن، مرغ سحر آشیان در شکن طرۀ شمشاد نکرد شاید ار پیک صبا از تو …
…
continue reading

1
قسمت 37 - یا رب این شمع دلافروز ز کاشانۀ کیست
21:21
21:21
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
21:21یا رب این شمع دلافروز ز کاشانۀ کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانۀ کیست حالیا خانهبرانداز دل و دین من است تا همآغوش که میباشد و همخانۀ کیست بادۀ لعل لبش — کز لب من دور مباد — راح روح که و پیمان ده پیمانۀ کیست دولت صحبت آن شمع سعادتپرتو بازپرسید خدا را که به پروانۀ کیست میدمد هرکسش افسونی و معلوم نشد که دل نازک او مایل افسانۀ کیست یا رب آن شاهو…
…
continue reading

1
قسمت 36 - طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
26:19
26:19
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
26:19طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من گرچه سخن همی برد قصۀ من به هر طرف از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف ابروی دوست کی شود دستکش خیال من کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف من به خی…
…
continue reading

1
قسمت 35 - زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
34:40
34:40
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
34:40زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکتهدان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بیعنایت رندان تشنه لب را جامی نمیدهد کس گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این ش…
…
continue reading

1
قسمت 34 - ای پیک راستان خبر سرو ما بگو
31:02
31:02
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
31:02ای پیک راستان خبر سرو ما بگو احوال گل به بلبل دستان سرا بگو بر این فقیر قصۀ آن محتشم بخوان با این گدا حکایت آن پادشا بگو ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو بر هم چو میزد آن سر زلفین مشکبار با ما سر چه داشت؟ ز بهر خدا بگو هرکس که گفت خاک ره او نه توتیاست گو این سخن معاینه در چشم ما بگو هان بر در است قصۀ ارباب معرفت رمزی برو بپرس …
…
continue reading

1
قسمت 33 - حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
29:36
29:36
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
29:36حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان میتوان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار میشدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم ب…
…
continue reading

1
قسمت 32 - ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
32:22
32:22
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
32:22ساقی بیار باده که ماه صیام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم عمری که بی حضور صراحی و جام رفت مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی در عرصۀ خیال که آمد کدام رفت بر بوی آن که جرعۀ جامت به ما رسد در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید تا بویی از نسیم میاش در مشام رفت زاهد غرور داشت سلامت نبر…
…
continue reading

1
قسمت 31 - بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
23:14
23:14
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:14بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سرحلقۀ رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو میرسم اینک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت آن لعل روانبخش ای درج محبت به همان مهر و نشان باش تا بر دلش از غ…
…
continue reading

1
قسمت 30 - هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
28:29
28:29
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
28:29هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده میدارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک بضرب سیفک قتلی حیاتنا …
…
continue reading

1
قسمت 29 - نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
27:04
27:04
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
27:04نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد این تطاول که کشید از غم هجران بلبل تا سراپردۀ گل نعره زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی مایۀ نقد بقا را که ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست…
…
continue reading

1
قسمت 28 - صبا به تهنیت پیر میفروش آمد
24:35
24:35
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
24:35صبا به تهنیت پیر میفروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد هوا مسیحنفس گشت و باد نافهگشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که س…
…
continue reading

1
قسمت 27 - سحرم دولت بیدار به بالین آمد
27:47
27:47
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
27:47سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که…
…
continue reading

1
قسمت 26 - خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم
29:22
29:22
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
29:22خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت به هواداری آن سرو خرامان بروم در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت با دل زخمکش و دیدۀ گریان بروم نذر کردم گر از این غم بهد…
…
continue reading

1
قسمت 25 - زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
27:22
27:22
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
27:22زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینۀ من خوابت هست عاشقی را که چنین بادۀ شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست آن چه او ر…
…
continue reading

1
قسمت 24 - زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
23:38
23:38
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:38زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست راه هزار چارهگر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافهای و در آرزو ببست شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت این نقشها نگر که چه خوش در کدو ببست یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم با نعرههای قلقلش اندر گلو ببست مطرب چه پرده ساخت…
…
continue reading
روشنی طلعت تو ماه ندارد پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشۀ ابروی توست منزل جانم خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تاب آه ندارد شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت چشم دریده ادب نگاه ندارد دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری جانب هیچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده ای مرید خرابات شادی شیخی که خانقاه ندارد خون خور و خامش نشین ک…
…
continue reading

1
قسمت 22 - طفیل هستی عشقند آدمی و پری
35:17
35:17
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
35:17طفیل هستی عشقاند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری بکوش خواجه و از عشق بینصیب نباش که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند به عذر نیمشبی کوش و گریۀ سحری تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرینکار که در برابر چشمی و غایب از نظری هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری ز من به حضرت آصف که میبرد پیغام؟ که …
…
continue reading

1
قسمت 21 - رواق منظر چشم من آشیانۀ توست
23:46
23:46
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:46رواق منظر چشم من آشیانۀ توست کرم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفههای عجب زیر دام و دانۀ توست دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانۀ توست علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن که این مفرّح یاقوت در خزانۀ توست به تن مقصرم از دولت ملازمتت ولی خلاصۀ جان خاک آستانۀ توست من آن نیم که دهم نقد دل به ه…
…
continue reading

1
قسمت 20 - راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
21:20
21:20
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
21:20راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ما را ز منع عقل مترسان و می بیار کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست از چشم خود بپرس که ما را که میکشد جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوۀ آن ماهپاره نیست فرصت شم…
…
continue reading

1
قسمت 19 - صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
24:31
24:31
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
24:31صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهیقدان سیهچشم ماهسیما را چو با حبیب نشینی و باده پیمایی به یاد د…
…
continue reading

1
قسمت 18 - سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
24:45
24:45
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
24:45سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پریرویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند سرشک گوشهگیران را چو دریابند در یابند رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند ز روی…
…
continue reading

1
قسمت 17 - سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
37:20
37:20
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
37:20سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست ریش باد آن دل که با درد تو خو…
…
continue reading

1
قسمت 16 - دل از من برد و روی از من نهان کرد
16:58
16:58
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
16:58دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهاییام در قصد جان بود خیالش لطفهای بیکران کرد چرا چون لاله خونیندل نباشم که با ما نرگس او سر گران کرد که را گویم که با این درد جانسوز طبیبم قصد جان ناتوان کرد بدان سان سوخت چون شمعم که بر من صراحی گریه و بربط فغان کرد صبا گر چاره داری وقت وقت است که درد اشتیاقم قصد جان کرد م…
…
continue reading

1
قسمت 15 - ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
19:00
19:00
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
19:00ما درس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیم در خرقه از این بیش منافق نتوان بود بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم چون میرود این کشتی سرگشته …
…
continue reading

1
قسمت 14 - گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
15:21
15:21
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
15:21گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایۀ آن سرو چمان ما را بس من و همصحبتی اهل ریا؟ دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس یار با ماست چه ح…
…
continue reading

1
قسمت 13 - بنال بلبل اگر با منت سر یاری است
23:11
23:11
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:11بنال بلبل اگر با منت سر یاری است که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاری است در آن زمین که نسیمی وزد ز طرۀ دوست چه جای دم زدن از نافههای تاتاری است بیار باده که رنگین کنیم جامۀ زرق که مست جام غروریم و نام هشیاری است خیال زلف تو پختن نه کار هر خامی است که زیر سلسله رفتن طریق عیاری است لطیفهای است نهانی که عشق از او خیزد که نام آن نه لب لعل و خط زنگاری ا…
…
continue reading

1
قسمت 12 - دوش رفتم به در میکده خوابآلوده
23:21
23:21
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:21دوش رفتم به در میکده خواب آلوده خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده آمد افسوسکنان مغبچۀ بادهفروش گفت بیدار شو ای رهرو خوابآلوده شستوشویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده به هوای لب شیرینپسران چند کنی جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده به طهارت گذران منزل پیری و مکن خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده پاک و صافی شو و از چاه طبیعت بهدر آ…
…
continue reading

1
قسمت 11 - خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
23:32
23:32
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:32خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره …
…
continue reading

1
قسمت 10 - جز آستان توام در جهان پناهی نیست
16:44
16:44
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
16:44جز آستان توام در جهان پناهی نیست سر مرا به جز این در حوالهگاهی نیست عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم که تیغ ما به جز از نالهای و آهی نیست چرا ز کوی خرابات روی برتابم کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست غلام نرگس جماش آن سهی سروم که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست مباش در پی آزار و ه…
…
continue reading

1
قسمت 09 - کس نیست که افتادۀ آن زلف دوتا نیست
23:44
23:44
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
23:44کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست روی تو مگر آینه لطف الهیست حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست از بهر خدا زلف مپیرای که ما را شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست بازآی که بی …
…
continue reading

1
قسمت 08 - فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم
17:28
17:28
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
17:28فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت …
…
continue reading

1
قسمت 07 -سالها پیروی مذهب رندان کردم
20:05
20:05
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
20:05سالها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان که من این خانه به سودای تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم در خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم نقش مستوری …
…
continue reading

1
قسمت 06 - دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
13:01
13:01
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
13:01دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم نیست در کس کرم و وقت طرب میگذرد چاره آن است که سجاده به می بفروشیم خوش هواییست فرحبخش خدایا بفرست نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم ارغنونساز فلک رهزن اهل هنر است چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم؟ گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی لاجرم ز آتش حرمان و هوس میجوشیم میکشیم…
…
continue reading

1
قسمت 05 -یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مغور
22:02
22:02
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
22:02یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب باشد اندر پرده با…
…
continue reading

1
قسمت 04 - راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
20:12
20:12
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
20:12راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد قدّ خمیدۀ ما سهلت نماید اما بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی جام می مغانه هم با مغان توان زد درویش را نباشد برگ سرای سلطان ماییم و کهنهدلقی کآتش در آن توان زد اهل نظر دو عالم در یک…
…
continue reading

1
قسمت 03 - دست در حلقۀ آن زلف دوتا نتوان کرد
15:17
15:17
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
15:17دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد آنچه سعی است من اندر طلبت بنمایم این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست به فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت نسبت دوست به هر بی سر و پا نتوان کرد سروبالای من آن گه که درآید به سماع چه محل جامۀ جان را که قبا نتوان کرد ن…
…
continue reading

1
قسمت 02 - زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد
13:25
13:25
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
13:25زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهرۀ خندان شمع آفت پروانه شد گریۀ شام و سحر شکر که ضایع نگ…
…
continue reading

1
قسمت 01 - سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
20:10
20:10
التشغيل لاحقا
التشغيل لاحقا
قوائم
إعجاب
احب
20:10سالها دل طلب جام جم از ما میکرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا میکرد مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تأیید نظر حل معما میکرد دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم؟ گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد بی دلی …
…
continue reading